هفت دلاور ساخته جان استرجس یکی از وسترنهای کلاسیک سینما ست ٬فیلم برداشتی از ۷ سامورایی استاد است با اندکی تغییر خط اصلی داستان هفت سامورایی حفظ شده است ترکیب این ۷ نفر و کاراکترشان بسیار جا لب است
۱.کریس(یول براینر )هفت تیرکش با تجربه و خونسرد گروه و رهبر گروه است با آن سر تراشیده و لباس یکدست مشکی بیشتر به اسطوره ها شباهت دارد .
۲.وین (استیو مک کویین )او نیز مانند کریس هفت تیرکش ماهری است و مانند او سرد و گرم چشیده است که این تجربه را بر خلاف کریس با شوخ طبعی توام کرده است جمله اش در جواب کالورا رییس راهزنان شنیدنی است که دلیل آمدنشان را می گوید: تو شهرمون یه روز یه مردی با لباس پرید رو کاکتوس وقتی دلیل رو پرسیدن گفت: تو اون لحظه بهترین کاری بود که به فکرم رسید .
۳.بریت (جیمز کابرن) هفت تیرکش کم حرف و بسیار خونسرد که مهارتش در استفاده از کارد است صحنه مرگش در حالی که کاردش را پرتاب میکند بسیار تلخ است.
۴.اریلی/برناردو(چارلز برانسون) او را در ابتدای فیلم بنام اریلی میشناسیم ولی در لحظه ای که بچه ها صدایش میکنند روشن میشود که نام واقعی اش برناردو است و دو رگه مکزیکی است بظاهر انسانی خشن است ولی معلوم میشود که این خشونت نقابی بر ظاهر مهربانش است.
۵.چیکو (هورست بوخهولتس) جوان روستایی و پر شر و شور که ماجراجوست در ابتدا وانمود میکند که بسیار زبر دست است ولی معلوم میشود اینطور نیست او آمیزه ای است از دو شخصیت ۷ سامورایی کیکوچیو و کاتسو شیرو
۶.رابرت وان (لی) شخصیت الکلی تنها و درگیر فیلم است در ابتدای فیلم فقرش آشکار میشود که در انبار اطاق گرفته است در صحنه ای در مورد دشمن میگوید که هفت تیر کش دشمنی ندارد چون دشمنش زنده نمیماند همان شب از کابوس از خواب میپرد و اعتراف میکند که همواره از دست دشمنانش گریخته است لحظه مرگش نوعی خودکشی و خود ویرانگری است.
۷.هری لاک (براد دکستر)از ابتدا نسبت به نیت کریس شک داشت و تلاش کریس برای اغنایش در جهت اینکه در اینکار سودی نهفته نیست بیفایده است او حتی از روستاییان نیز در مورد طلا و معدن نقرع سوال میکند در انتهای فیلم سوار بر اسب بدل دشمن می تازد لحظه مرگش شاهکار فیلم است کریس برای اینکه او در آرامش بمیرد بدروغ از نیم میلیون دلار سهم او میگوید و پس از مرگش از جسد او عذر میخواهد.
۸.کالورا (ایلای والاک) کالورا رییس راهزنان مکزیکی است و جزو ۷ دلاور نیست رییس راهزنان است شخصیتی است شکاک بد بین و بی رحم که طنز خاصی در رفتارش دارد لحظه مرگش که با حیرت به کریس میگوید: (( برگشتی ؟ ِآدمی مثل تو؟ ...چرا؟)) و میمیرد بسیار دیدنی است.
هفت دلاور با این ترکیب جاودان شد موسیقی المر برنستاین نامزد اسکار شد .نکته جالب این بود که کوروساوا پس از دیدن فیلم یک شمشیر سامورایی به استرجس هدیه کرد.
بیاد هفت سامورایی و همه آن مردان بزرگ و دلاور...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر